اصل 151 :
به حکم آیه کریمه « واعدوا لهم مااستطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم و ....
دولت موظف است برای همه ی افراد کشور برنامه و امکانات آموزش نظامی را بر طبق موازین اسلامی فراهم نماید به طوری که همه ی افراد همواره توانایی دفاع مسلحانه از کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران را داشته باشند ولی داشتن اسلحه باید با اجازه ی مقامات رسمی باشد .
اصل 147 :
دولت باید در زمان صلح از افراد و تجهیزات فنی ارتش در کارهای امدادی آموزشی و تولیدی و جهاد سازندگی با رعایت کامل موازین عدل اسلامی استفاده کند ، در حدی که به آمادگی رزمی آسیبی وارد نیاید .
اصل 176 :
به منظور تأمین منافع ملی و پاسداری از انقلاب اسلامی و تمامیت ارضی و حاکمیت ملی شورای عالی امنیت ملی به ریاست رنیس جمهور با وظایف زیر نشکیل می شود :
1- تعیین سیاست های دفاعی - امنیتی کشور در محدوده سیاست های کلی تعیین شده از طرف مقام رهبری .
2- هماهنگ نمودن فعالیت های سیاسی اطلاعاتی - اجتماعی فرهنگی و اقتصادی در ارتباط با تدابیر کلی دفاعی و امنیتی .
3- بهره گیری از امکانات مادی و معنوی کشور برای مقابله با تهدیدهای داخلی و خارجی .
اصل 152 :
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس نفی هرگونه سلطه جویی و سلطه پذیری ، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور ، دفاع از حقوق همه ی مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت های سلطه گر و روابط صلح آمیز متقابل با دول غیر محارب استوار است .
1. همیشه با یاد و نام خدا درس را شروع کنید و به پایان برسانید .
2. ساده تدریس کنید اما عمیق .
3. فرصت انتقاد از خودتان را به فراگیران بدهید .
4. تجارب تازه خود را در اختیار فراگیران قرار دهید .
5. مدرس هنرمند کسی است که با ایجاد شرایط و موقعیت های مناسب آموزشی ، خود کمتر تدریس می کند ولی فراگیران بیشتر یاد می گیرند .
6. همیشه شایستگی را بر شهرت مقدم دارید .
7. هرگز گمان نکنید که سکوت شاگردان به معنای فهمیدن آنهاست ، چون ممکن است گیج شده باشند .
8. هرگز فرض نکنید که شاگردان تنها درس شما را دارند .
9. با شاگردانتان از روی ملاحظه و ادب رفتار کنید تا آنها با شما با ملاحظه و ادب رفتار کنند .
10. هیچ گاه احساس نکنید که توجه به جزئیات ، دید محدود را جبران می کند .
11. مغرور نباشید که از شاگردانتان بیشتر می دانید ، چون آنها به اختیار خود بعد از شما متولد نشده اند .
12. از امتحانات به منظور یک بخش ضروری تدریس استفاده کنید .
13. همه سؤالات شاگردان را به بهترین نحو پاسخ دهید .
14. تا وقتی که دوست ندارید شاگردانتان شما را دست بیندازند ، با آنها شوخی نکنید .
15. هیچگاه به شاگردانتان نخندید بلکه با آنها بخندید .
16. سؤالات ، وقفه ای در درس پدید نمی آورند . بلکه در ارتباط با هر سؤال بقیه درس هم تدریس می شود .
17. از مطالبی که یادگیری آنها را از شاگردان نخواسته اید سؤال امتحانی مطرح نکنید .
18. یکنواخت صحبت نکنید. چرا که علاقه ی دانش آموزان باید به درس معطوف شود نه به صدای شما .
19. توجه داشته باشید که هیچوقت شما نمره نمی دهید بلکه شاگردان نمره می گیرند .
20. بین خوب درس دادن ، خوب امتحان گرفتن و خوب نمره دادن فرق بگذارید . درس دادن چیزی است و امتحان گرفتن چیز دیگری است و نمره دادن و ارزشیابی نیز همینطور . یک معلم خوب باید بر هر سه تسلط داشته باشد .
21. یک معلم خوب به جای افزایش معلومات ، خلاقیت را پرورش می دهد .
22. درس را با یک خلاصه درس شروع کنید .
23. همیشه مطلبی را که باید درس دهید از نو مرور کنید تا کلاس درس همواره تازه ، شاداب وطبیعی باشد .
24. درس را حفظ نکنید بلکه مطالب را دقیقاً بفهمید .
25. همیشه همانقدر شاگردانتان را جدی بگیرید که آنها شما را جدی می گیرند .
26. یک لطیفه را فقط در کمک به آنچه درس می دهید بگویید نه به خاطر خود آن لطیفه .
27. در پایان درس باید احساس خستگی ، توأم با نشاط باشد که بدون این دو احتمالاً تدریس خوبی نخواهید داشت .
28. زمان هر جلسه تدریس درنظر گرفته شود تا با کمی یا زیادی وقت مواجه نشوید .
29. به سؤالات فراگیران با لحن خوب و مناسب پاسخ دهید .
30. مطالعه ی پیش از تدریس و آمادگی قبلی برای تدریس داشته باشید .
31. از ابتکار و خلاقیت در تدریس استفاده کنید .
32. به هنگام تدریس مطالب ، تنوع را فراموش نکنید .
33. در هنگام تدریس حتی الامکان از مثال استفاده کنید .
34. در هنگام تدریس از وسایل و امکانات آموزشی موجود ، حداکثر بهره را ببرید .
35. از داشتن تکیه کلام پرهیز کنید .
36. آرام و شمرده تدریس کنید .
37. ذوق و سلیقه و استعداد فراگیران را شناسایی کنید .
38. به فراگیران توجه و نگاه یکسان داشته باشید .
علی مهربان – مدرس دانشگاههای تهران
1- عن امیرالمؤمنین(ع): «الفِرارُ مِنَ الزَّحْفِ مِنَ الْکَبائِرِ» .
حضرت على(ع) فرمود: «فرار از جهاد، از گناهان کبیره است».
2- قال امیرالمؤمنین(ع): «... و فیهِ استیجابُ النّارِ بِالْفِرارِ مِنَ الزَّحْفِ عِنْدَ حَضْرَةِ القِتالِ...»
حضرت على(ع) فرمود: «... و در آن سزاوارى و استحقاق آتش (جهنّم) است به خاطر فرار از جهاد در وقت نبرد...».
3- حضرت امیر(ع) در جنگ صفین خطاب به لشکریانش فرمود: «... واستَحیُوا الْفَرَّ فَاِنَّهُ عارٌ باقِ فِى الأعْقابِ وَ نارْ یَوُمَ الْحِسابِ» .
«... و شرم کنید از اینکه از میدان جنگ فرار کنید، پس به درستى که فرار موجب ننگى باقى در فرزندان آینده و آتش روز قیامت خواهد شد».
4- ... و قال امیرالمؤمنین(ع): «... و أیْمُ اللّهِ لاِنْ فَرَرْتُمْ مِن سَیْفِ العاجِلَةِ لا تَسْلَمُونَ مِن سَیْفِ الاخِرَةِ».
... و حضرت على(ع) فرمود: «قسم به خدا، اگر شما از شمشیر دنیا فرار کنید (و از جبهه نبرد بگریزید) از شمشیر آخرت (و عذاب الهى) سالم نمى مانید».
5- قال على (ع): «... و أیْمُ اللّهِ لاِنْ فَرَرْتُمْ مِن سُیوُفِ العاجِلَةِ لا تَسْلَمُونَ مِن سُیُوفِ الاجِلَةِ» .
حضرت على(ع) فرمود: «قسم به خدا اگر از شمشیرهاى دنیا فرار کنید از شمشیرهاى آینده (قیامت) سالم نمى مانید».
6- عن عمران بن حصین قال: «لَمّا تَفَرَّقَ النّاسُ عَن رسولِ اللّه(ص) فى یَوُمِ الاُْحُدِ جاءَ عَلى(ع) مُتَقَلِّداً سَیْفَهُ حتّى قامَ بَینَ یَدیْهِ، فَرَفَعَ رَسولُ اللّه(ص) رأسَهُ فَقالَ لَهُ: ما بَالُکَ لَمْ تَفَرَّ مَعَ النّاسِ؟! فَقالَ: یا رَسُولِ اللّه أرجِعُ کافِراً بَعْدَ إسلامِى».
عمران بن حصین مى گوید: «وقتى که مردم در روز جنگ احد (بر اثر شکست ابتدایى مسلمین از مشرکین) از اطراف پیامبر اکرم(ص) متفرق شدند، على(ع) درحالى که شمشیرش را حمائل کرده بود، آمد تا در مقابل پیامبر ایستاد (و به دفاع از پیامبر(ص) پرداخت)، پس پیامبر خدا سرش را بلند کرد و فرمود: چگونه است که تو با مردم فرار نمى کنى؟ حضرت على(ع) عرض کرد: اى رسول خدا آیا من به حالت کفر بازگردم، پس از آنکه اسلام آوردم...».
7- قال امیرالمؤمنین(ع): «ولیعلم المنهزم بأنّه مُسخِطٌ ربّه: وموبق نفسه، و أنّ فى الفرار موجدة اللّه، و الذّلّ اللازم و العار الباقى و أن الفارّ لغیر مزید فى عمره، ولا محجوز بینه و بین قومه و لا یرضى ربه ولموت الرجل محقا قبل اتیان هذه الخصال خیر من الرضا بالتلبّس بها و الإقرار علیها...»
حضرت على(ع) فرمود: «و کسى که (از میدان رزم و جنگ) فرار مى کند باید بداند که خدا را به غضب آورده است، و خود را هلاک گردانیده است و همانا در فرار، خشم خدا و ذلت همیشگى و ننگ باقى خواهد بود و به درستى که بر عمر او چیزى افزوده نمى شود و نمى تواند بین خود و مرگش فاصله اندازد، و خدایش را خشنود نمى گرداند و همانا مرگ و نیستى قبل از یافتن این خصلت (فرار از جنگ) بهتر است از راضى شدن به فرار، و اقرار بر آن...».
8- کتاب صفین للنصر بن مزاحم... عن زید بن وهب أن علیّاً... قال: «ولیعلم المنهزم أنّه مُسخِطٌ لربّه: وموبق نفسه، و فى الفرار موجدة اللّه علیه، و الذّلّ اللازم و فساد العیش علیه، و أن الفارّ منه لایزید فى عمره، ولا یرضى ربه فموت الرجل محقا قبل اتیان هذه الخصال خیر من الرضا بالتلبّس بها و الإقرار علیها...»
در کتاب صفین نصر بن مزاحم... از زید بن وهب نقل مى کند، که حضرت على(ع) (به یاران خود در جنگ صفین) فرمود: «و باید فرار کننده (از جبهه جنگ) بداند که او خدایش را به غضب آورده است و خود را به هلاک انداخته است و در فرار خشم خدا و ذلت همیشگى و فساد زندگى بر او خواهد بود. و به درستى که فرار کننده (از جنگ) چیزى بر عمرش افزوده نمى گردد، و خدایش را راضى نمى کند، پس اگر مرد در حالت باطل بمیرد قبل از آنکه این خصلت (ننگ فرار) را بیابد (براى او) از رضایت به فرار کردن و اقرار بر آن بهتر است.»
9- قال امیرالمؤمنین(ع): «وَ إنَّ الفَارَّ لَغَیْرُ مَزِید فى عُمرِهِ وَ لا مَحْجُوز بَیْنَهُ وَ بَیْنَ یَوُمِهِ» .
حضرت على(ع) فرمود: و به درستى که به عمر و زندگانى فرار کننده افزوده نمى شود و فرار مانع از مرگش نمى گردد».
10- قال امیرالمؤمنین(ع): «... واعلموا أنکم بعین اللّه، و مع ابن عم رسول اللّه(ص) فعاودوا الکَر، و استَحیوا من الفَرّ، فإنّه عار فِى الأعقاب، و نارٌ یَومُ الحِساب».
حضرت على(ع) (به اصحاب خود در صفین) فرمود: «و بدانید که شما مدّ نظر خدا هستید و همراه با پسرعموى رسول خدا(ص) پس پى در پى (به دشمن حمله کنید) و از گریختن شرم نمائید، زیرا فرار ننگى براى اعقاب است (بعد از شما فرزندانتان را سرزنش خواهند کرد) و موجب آتش روز حساب و رستاخیز است (در قیامت به عذاب الهى گرفتار خواهید شد)».